تو همون حس غریبی که همیشه با منی
85/4/27 :: 2:36 عصر
به نام حضرت دوست که هر چه داریم از اوست.
گاهی که خسته می شی از هیاهوی درون، دلت می خواد که فرار کنی
سکوتی رو می خوای که آغوشش پناه امنی باشه واسه ذهن خسته و دل رنجیده تو
جایی رو می خوای که فقط خودت باشی و خودت
یه کویر برهنه که سرت رو بزاری رو سینش و انعکاس تصویر آسمون رو توی قاب آینه ای چشمات، به تماشا بشینی.
دست نوازشگر نسیم که موهات رو پریشون کنه و تو رو رها از هر بودنی و ماندنی به دست پرستوی مهاجر بسپاره
و ...
ترانه ای خاموش از سکوت که آمیخته با ترنم موسیقی تپش های به شماره افتاده قلبت شریک احساس تنهایی تو باشه
حتی تصورش هم برات خلسه آوره ...
اما افسوس
افسوس که همه اینها مشق دل خسته تو بروی صفحه سپید آرزوهای دور توست.
خانه
:: کل بازدیدها :: :: بازدید امروز :: :: بازدید دیروز ::
:: درباره خودم :: :: اوقات شرعی ::
پارسی بلاگ
پست الکترونیک
شناسنامه
RSS
2530
0
0
سارا هستم. 24 ساله و قلبی لبریز از عشق به اهل بیت
:: لینک به وبلاگ ::
:: اشتراک در خبرنامه ::